صفحه اصلیکتاب هاکتاب گور گناهان
book image

گور گناهان

بسم الله الرحمن الرحیم خادمان مسجد النبی از آخرین کسانی که در مسجد مانده بودند خواستند تا حرم نبوی را ترک کنند. تاریکی شب همه جا را پوشانده بود و کوچه های مدینه کاملا خلوت شده بود. کورسوی چراغ‌های روشن معدودی از خانه ها حکایت از آن می کرد که شهر کم کم به خواب می رود. روزهای آخر ماه بود و هوا کاملا تاریک. سوسوی ضعیف ستارگان آسمان نمی توانست جای روشنایی مهتاب را بگیرد. نسیم ملایمی می وزید و هوا کاملا معتدل و لذت بخش بود. حامد از آخرین افرادی بود که از مسجد بیرون آمد. مسیر خانه اش از کوچه بنی هاشم می گذشت. اما او به طرف قبرستان بقیع به راه افتاد. سعید دوست حامد، بیرون مسجد پشت دیواری پنهان شده، حامد را زیر نظر گرفته بود. همینکه حامد به طرف گورستان رفت، سعید هم به تعقیبش پرداخت. تاریکی شب به او کمک می کرد تا دیده نشود. البته حامد هم توجهی به اطراف نداشت و غرق افکار خودش بود. او آرام و با قدمهای شمرده حرکت می کرد و گویا زیر لب کلماتی را زمزمه می نمود. در پیمودن فاصله میان مسجد و گورستان شتاب نمی ورزید، اما همینکه به بقیع رسید گویا که تاخیری در کارش پیش آمده باشد بر سرعت قدم‌هایش افزود. سعید هم ناگزیر سرعت گرفت تا از او دور نماند.

دسته بندی: سایر ناشران

ناشر: تست نشر مصطفی

تعداد صفحات: 18

تاریخ انتشار: 1400/08/08

قیمت

2000 تومان

خرید کتاب

چکیده و خلاصه

بسم الله الرحمن الرحیم خادمان مسجد النبی از آخرین کسانی که در مسجد مانده بودند خواستند تا حرم نبوی را ترک کنند. تاریکی شب همه جا را پوشانده بود و کوچه های مدینه کاملا خلوت شده بود. کورسوی چراغ‌های روشن معدودی از خانه ها حکایت از آن می کرد که شهر کم کم به خواب می رود. روزهای آخر ماه بود و هوا کاملا تاریک. سوسوی ضعیف ستارگان آسمان نمی توانست جای روشنایی مهتاب را بگیرد. نسیم ملایمی می وزید و هوا کاملا معتدل و لذت بخش بود. حامد از آخرین افرادی بود که از مسجد بیرون آمد. مسیر خانه اش از کوچه بنی هاشم می گذشت. اما او به طرف قبرستان بقیع به راه افتاد. سعید دوست حامد، بیرون مسجد پشت دیواری پنهان شده، حامد را زیر نظر گرفته بود. همینکه حامد به طرف گورستان رفت، سعید هم به تعقیبش پرداخت. تاریکی شب به او کمک می کرد تا دیده نشود. البته حامد هم توجهی به اطراف نداشت و غرق افکار خودش بود. او آرام و با قدمهای شمرده حرکت می کرد و گویا زیر لب کلماتی را زمزمه می نمود. در پیمودن فاصله میان مسجد و گورستان شتاب نمی ورزید، اما همینکه به بقیع رسید گویا که تاخیری در کارش پیش آمده باشد بر سرعت قدم‌هایش افزود. سعید هم ناگزیر سرعت گرفت تا از او دور نماند.

کتاب های مشابه

icon

مَدرَس

نرم افزار جامع دروس حوزوی

مدرس یک بستر نرم‌افزاری است که امکان عرضه الکترونیک منابع تحصیلی (کتاب) و برگزاری دوره‌های الکترونیکی آموزشی را در قالب یک شبکه اجتماعی برای ناشران، موسسات و مراکز آموزش عالی فراهم می‌آورد تا با همگام سازی متن کتاب با محتوای آموزشی و ارتباط اساتید، نویسندگان، مراکز آموزشی، طلاب و دانشجویان در حلقه‌های مجازی، تحولی در سطح آموزش علوم انسانی اسلامی به ویژه دروس حوزوی باشد.
موسسات و مراکز آموزش عالی با عضویت در مدرس می‌توانند دوره‌ها و یا کلاس‌های آموزشی خود را در قالب مجازی عرضه و نسبت به ثبت‌نام و ارتباط با متقاضیان اقدام نماید.
ناشران با عرضه کتاب در گنجینه مدرس علاوه بر ایجاد امکان همگام سازی محتوا (ارتباط بخش به بخش محتوای آموزشی با متن کتاب)، امکان دسترسی دانشجویان و طلاب به این منابع را فراهم می‌نمایند.در قالب مجازی عرضه و نسبت به ثبت‌نام و ارتباط با متقاضیان اقدام نماید.
در قالب مجازی عرضه و نسبت به ثبت‌نام و ارتباط با متقاضیان اقدام نماید.
ناشران با عرضه کتاب در گنجینه مدرس علاوه بر ایجاد امکان همگام سازی محتوا (ارتباط بخش به بخش محتوای آموزشی با متن کتاب)، امکان دسترسی دانشجویان و طلاب به این منابع را فراهم می‌نمایند.

  • قوانین تحصیل در مدرس
  • حریم خصوصی
  • همکاری باما
  • درباره ما

اپلیکیشن مدرس را از بسترهای زیر دریافت کنید

iconiconiconiconiconicon

کلیه حقوق مادی و معنوی محتوای مَدرَس برای ناشران آثار محفوظ بوده و هرگونه بهره‌برداری پیگرد قانونی دارد

icon